بهادر
نویسنده :maryam moayedi
خلاصه از زبان نویسنده :
در مورد یه مرد جوون خودساخته هست که به عشق و عاشقی اعتقادی نداشته تا اینکه اونم یه روز عاشق میشه اون هم عشق در نگاه اول..
" با بلند شدن صدای اذون سرمو چرخوندم سمت مسجد محل...همونجایی که یکماه پیش دل و دینم رو باخته بودم...منی که به عشق و عاشقی اعتقادی نداشتم چوب بی ایمونیم رو بد رقم خوردم و تو همون نگاه اول شدم اواره یه جفت چشم عسلی .چشمایی که اگر چه حتی نیم نگاهی هم به من نکرد اما از همون دور هم وجودمو به اتیش کشوند و رفت.."
بهادر اون دخترو از پدرش خواستگاری میکنه و قول و قرار عقد هم گذاشته میشه اما چند روز مونده به عقد میفهمه که اون دختر.....
موضوع: عاشقانه،اجتماعی،...،کل کل هم داره اما نه به اون شکل که تو رمانای دیگه خوندید