هیــــــراد
نویســـــنده : سیاوش 68 (AMOO)
خلاصه از زبان نویسنده:
هیراد دندونپزشکی 30 ساله هستش که پای چوبه دار شروع به مرور زندگیشه و
اتفاقاتی میشه که اون رو به این نقطه رسوندن...از کودکیش و مادری که اون رو
توی سرمای زمستان پشت در یک خونه ول میکنه...پیشنهاد ازدواجی که بهش داده
میشه...نجات دختری که قصد خودکشی داشته و دختری که به دروغ هیراد رو دوست
پسرش معرفی می کنه و هیراد مجبور به ازدواج باهاش میشه اما بعد از ازدواج
متوجه رازهایی میشه که در زندگی اون دختر میشه و همین رازها بودن که اون رو
به این نقطه رسوندن...و کلی اتفاق دیگه.
***خلاصه اگه دنبال یه رمانی که تا آخرش نتونی حدس بزنی قراره چی بشه حتما این رمان رو بخون.