زمان جاری : سه شنبه 12 تیر 1403 - 10:12 قبل از ظهر
نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم



ارسال پاسخ
ali1405 آفلاین


فعال
ارسال‌ها : 257
عضویت: 2 /7 /1390
محل زندگی: نصف جهان
تشکرها : 61
تشکر شده : 141
پاسخ : 202 RE رمان های عاشقانه
بی تو امشب
نویسنده: کارولین


خلاصه داستان:
ازدواج فریبرز رادمنش با پزشکش لیلا موجب پدید امدن اختلافاتی بین دخترش مهراوه و پسر لیلا ماهان که به تازگی از لندن بازگشته می شود مهراوه در جست جوی گذشته ماهان متوجه می شود نامزد ماهان در یک سانحه تصادف ناپدید می شود و خود ماهان مدتی را در کلینیک اعصاب و روان در لندن بستری بوده است .کم کم اختلافات ماهان و مهراوه جای خودش را به عشق می دهد ماهان پس از محرم شدن با مهراوه برای گرفتن مدارکش از دانشگاه به لندن باز می گردد اما در انجا پس از دیدار با خانواده نامزد سابقش متوجه می شود نامزدش پیدا شده و زنده است ........



پرنیان

پریسان

امضای کاربر :
هر موقعيتي چه خوب يا بد، گذرا است...
شکرگزار باش؛
شايد بدترين شرايط زندگي تو براي ديگران آرزو باشد...
جمعه 14 مهر 1391 - 20:21
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از ali1405 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: saba /
ali1405 آفلاین


فعال
ارسال‌ها : 257
عضویت: 2 /7 /1390
محل زندگی: نصف جهان
تشکرها : 61
تشکر شده : 141
پاسخ : 203 RE رمان های عاشقانه
نام کتاب: خبرچین
نویسنده: لیام افلاهرتی
مترجم: وازریک درساهاکیان
نضر شرکت تهران فاریاب
320 صفحه
چاپ اول: مرداد ماه 1362



پرنیان

پریسان

امضای کاربر :
هر موقعيتي چه خوب يا بد، گذرا است...
شکرگزار باش؛
شايد بدترين شرايط زندگي تو براي ديگران آرزو باشد...
شنبه 15 مهر 1391 - 20:27
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
ali1405 آفلاین


فعال
ارسال‌ها : 257
عضویت: 2 /7 /1390
محل زندگی: نصف جهان
تشکرها : 61
تشکر شده : 141
پاسخ : 204 RE رمان های عاشقانه
سرگرد راتين
نویسنده: پانته آ65



خلاصه :
( اسم راتين : بخشنده. يكي از سرداران اردشير دوم ) راتین داستان من
سردار نیست یه سرگرد تنهاست
سرگردی که توی زندگیش همه چیزش رو بخشیده !

پ ن : دوستان این رمان مثلا جنایی پلیسی و البته کمی عشقی بید ! توهین به هیچ سمت یا ارگانی نیست
سعی کردم واقعیتها رو بگم همین و بس !


راتین چیزی شبیه این شخصیته توی ذهن من البته از نظر چهره !



پرنیان

پریسان

امضای کاربر :
هر موقعيتي چه خوب يا بد، گذرا است...
شکرگزار باش؛
شايد بدترين شرايط زندگي تو براي ديگران آرزو باشد...
یکشنبه 16 مهر 1391 - 19:35
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از ali1405 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: saba /
ali1405 آفلاین


فعال
ارسال‌ها : 257
عضویت: 2 /7 /1390
محل زندگی: نصف جهان
تشکرها : 61
تشکر شده : 141
پاسخ : 205 RE رمان های عاشقانه
با من بمان
نویسنده: soratyrooz


خلاصه کتاب:

راجع به دختریه که بعد از 6 سال برمیگرده ایران تا به کشورش خدمت کنه و به طور جالبی تو یک شرکت مشغول به کار میشه و اتفاقاتی براش میفته که جالبه...


پرنیان

پریسان

امضای کاربر :
هر موقعيتي چه خوب يا بد، گذرا است...
شکرگزار باش؛
شايد بدترين شرايط زندگي تو براي ديگران آرزو باشد...
یکشنبه 16 مهر 1391 - 21:00
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از ali1405 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: saba /
ali1405 آفلاین


فعال
ارسال‌ها : 257
عضویت: 2 /7 /1390
محل زندگی: نصف جهان
تشکرها : 61
تشکر شده : 141
پاسخ : 207 RE رمان های عاشقانه
وصله تن
نویسنده: کیوان 41


این داستان را برای تماشا کردن فیلم بخوانید
محل اتفاقات این داستان در شهر قائمشهر ... یا ... شاهی سابق است.
خلاصه داستان:
ماشینی در خیابان اصلی شهر دختری را زیر می گیرد در ابتدا همه معتقد هستند که دختر
جوان عمدا خودش را زیر ماشین انداخته است چرا که دختر جوان سه ماه و نیم حامله
بوده است و دوست پسر او حاضر به ازدواج با او نشده است هیچکس از ان پسر اگاهی
ندارد جز یک دختر غربیه که او هم فقط یک عکسی از ان پسر جوان دیده است.



پرنیان

پریسان

امضای کاربر :
هر موقعيتي چه خوب يا بد، گذرا است...
شکرگزار باش؛
شايد بدترين شرايط زندگي تو براي ديگران آرزو باشد...
دوشنبه 17 مهر 1391 - 11:46
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از ali1405 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: saba /
ali1405 آفلاین


فعال
ارسال‌ها : 257
عضویت: 2 /7 /1390
محل زندگی: نصف جهان
تشکرها : 61
تشکر شده : 141
پاسخ : 208 RE رمان های عاشقانه
تقدیر ستایش
نویسنده: ghorobe eshgh(هانیه)


خلاصه ی داستان
تقدیر نمی دانم چیست یا نمی دانم مسیرش من را کجا می کشد
می دانم که دربه در جاده های تنهایی عشق و احساس غرور نفرت کرده
تقدیر ستایش تقدیر من است تقدیری که ستایش را مثل یک چوب به زمین می کشد و او را مجبور می کند که عشق را تجربه کند
تنهایی را بچشد و نفرت را حس کند!
تقدیر ستایش تقدیر دختریست که توی این زمونه تنها مونده خیلی تنها ولی خدایی هست و عشقی هست که او را ترک نکرده




پرنیان

پریسان

امضای کاربر :
هر موقعيتي چه خوب يا بد، گذرا است...
شکرگزار باش؛
شايد بدترين شرايط زندگي تو براي ديگران آرزو باشد...
دوشنبه 17 مهر 1391 - 12:18
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از ali1405 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: saba /
ali1405 آفلاین


فعال
ارسال‌ها : 257
عضویت: 2 /7 /1390
محل زندگی: نصف جهان
تشکرها : 61
تشکر شده : 141
پاسخ : 209 RE رمان های عاشقانه
طلوع
نویسنده:s.mokhtariyan

رمان طلوع راجع به دختری احساساتی به نام دریاست که عاشق پسر دوست پدرش می شه و طی اتفاقاتی با هاش ازدواج می کنه اما این ازدواج دوامی نداره چون یک راز مهم توی زندگی حسام وجود داره.


پرنیان

پریسان

امضای کاربر :
هر موقعيتي چه خوب يا بد، گذرا است...
شکرگزار باش؛
شايد بدترين شرايط زندگي تو براي ديگران آرزو باشد...
چهارشنبه 19 مهر 1391 - 19:39
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از ali1405 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: saba /
ali1405 آفلاین


فعال
ارسال‌ها : 257
عضویت: 2 /7 /1390
محل زندگی: نصف جهان
تشکرها : 61
تشکر شده : 141
پاسخ : 210 RE رمان های عاشقانه
بعد از تو
نویسنده: Anita jo0o0on آنیتا.م

خلاصه ی رمان:

تینا یه دختر 17 ساله است که زندگی نسبتا آرومی داره.همه چیز از اون جایی شروع میشه که تینا و دوستاش تصمیم می گیرن برای یادگیری بدمینتون تو یه موسسه ی ورزشی ثبت نام کنن و مادر تینا تنها به شرطی اجازه میده که تینا با نوه ی عموی مادرش که توی آژانس کار می کنه بره و بیاد.



پرنیان

پریسان

امضای کاربر :
هر موقعيتي چه خوب يا بد، گذرا است...
شکرگزار باش؛
شايد بدترين شرايط زندگي تو براي ديگران آرزو باشد...
چهارشنبه 19 مهر 1391 - 20:11
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از ali1405 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: saba /
ali1405 آفلاین


فعال
ارسال‌ها : 257
عضویت: 2 /7 /1390
محل زندگی: نصف جهان
تشکرها : 61
تشکر شده : 141
پاسخ : 211 RE رمان های عاشقانه
یاس امید
نویسنده:little-fairy پریا.ن




یاس امید داستان زندگی یه آدمه..مثه بقیه آدمها...با این تفاوت که از زاویه دید من داره روایت میشه..شخصیت های اصلی داستان(پرنیا و آراد )با هم پرده ی دیگه ای از زندگی رو به نمایش میذارن...با تصمیماتشون،قضاوت هاشون،رفتارهاشون...زندگی همینه دیگه


آراد:فرشته موکل بر دین و تدبیر!!!

پرنیا:پارچه لطیف و ابریشمی دارای نقش و نگار!!!




پرنیان

پریسان

امضای کاربر :
هر موقعيتي چه خوب يا بد، گذرا است...
شکرگزار باش؛
شايد بدترين شرايط زندگي تو براي ديگران آرزو باشد...
پنجشنبه 20 مهر 1391 - 21:03
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از ali1405 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: saba /
ali1405 آفلاین


فعال
ارسال‌ها : 257
عضویت: 2 /7 /1390
محل زندگی: نصف جهان
تشکرها : 61
تشکر شده : 141
پاسخ : 212 RE رمان های عاشقانه
سردار بی ادعا
نویسنده: فرهاد تنها

خلاصه رمان :
مجید در خونواده ای پولدار بدنیا آمده و در رفاه و آسایش بزرگ شده است . جهت ادامه تحصیل به آمریکا می رود و در دانشگاه MIT درس می خواند اما با شروع جنگ به ایران باز می گردد و بصورت داوطلبانه به جبهه می رود . بخاطر لیاقت و استعداد خارق العاده ای که از خود بروز می دهد پیشرفت کرده و فرمانده ارشد می شود و ...

مقدمه :

“دیروز از هرچه بود گذشتیم امروز ازهرچه بودیم گذشتیم!
انجا پشت خاکریز بودیم و اینجا درپناه میز!
دیروز دنبال گمنامی بودیم و امروز مواظبیم ناممان گم نشود!
جبهه بوی ایمان می داد و امروز ایمانمان بومی دهد
انجا درب اتاقمان می نوشتیم یا حسین فرماندهی از ان توست
الان می نویسیم بدون هماهنگی وارد نشوید

قسمتی از وصیت نامه شهید شوشتری

براستی یاد و خاطره آن دلاورمردانی که جان خود را فدای میهن کردند همیشه در ذهن ها باقی خواهد ماند . جوانان غیوری که از همه چیز خود گذشتند تا ایران همیشه ایران بماند . ایران سرزمین آریایی که همیشه سرفراز بوده و هست .



پرنیان

پریسان




امضای کاربر :
هر موقعيتي چه خوب يا بد، گذرا است...
شکرگزار باش؛
شايد بدترين شرايط زندگي تو براي ديگران آرزو باشد...
جمعه 21 مهر 1391 - 18:50
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
ارسال پاسخ



برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


پرش به انجمن :