زمان جاری : یکشنبه 10 تیر 1403 - 11:47 قبل از ظهر
نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم



ارسال پاسخ
ali1405 آفلاین


فعال
ارسال‌ها : 257
عضویت: 2 /7 /1390
محل زندگی: نصف جهان
تشکرها : 61
تشکر شده : 141
پاسخ : 224 RE رمان های عاشقانه
ملکه ی عشق
نویسنده: negin.b

خلاصه:
باران و مارال(دخترخالش)دنبال کار می گردن.با کمک فربد(داییش)،تو شرکت دوستش استخدام می شن.قرار می شه روز بعدش برن برای مصاحبه.باران و دوستاش(مارال و رها)،تصمیم می گیرن یه سر برن پارک ساعی و دوری بزنن.پای باران رو پله ها لیز می خوره و یه بنده خدای چشم عسلی،رو هوا می گیردش.روز بعد می ره شرکت و متوجه می شه رئیس شرکت،همون پسری که تو پارک دیده.اون پسر هم با دیدن باران تعجب می کنه ولی زود خودشو جمع و جور می کنه.شاهین پسر سرسخت و خود رأیی بوده و سر بعضی از مسائل یا یاران بحث می کرده.باران با ساحل(برادرزاده ی شاهین) و پریا هم اتاقی می شه.یه مدت می گذره و شاهین(صاحب شرکت)،تصمیم می گیره با سیما ازدواج کنه.بعد از ازدواج سیما و شاهین،رابطه ای دوستانه بین باران و سیما و شاهین شکل می گیره.یه روز باران می ره خرید و شاهینو با یه دختر می بینه ولی نمی دونسته که...





پرنیان

پریسان350kb

امضای کاربر :
هر موقعيتي چه خوب يا بد، گذرا است...
شکرگزار باش؛
شايد بدترين شرايط زندگي تو براي ديگران آرزو باشد...
یکشنبه 14 آبان 1391 - 20:48
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از ali1405 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: saba /
ali1405 آفلاین


فعال
ارسال‌ها : 257
عضویت: 2 /7 /1390
محل زندگی: نصف جهان
تشکرها : 61
تشکر شده : 141
پاسخ : 225 RE رمان های عاشقانه
نوشین
نویسنده: Sh!vA


شاهد – عمو هوشنگ . پسر دوم و برادر بابام . در نبود من اون

میشه سرپرست ولی بهش نمیگن ایلیا . اسم ایلیا فقط مال یه نفره

.
- قراره بریم چیکار کنیم ؟
شاهد – قراره خون فصلو به خانواده معرفی کنیم . در واقع

مراسم تبدیل خون فصل به عضو خانواده .
- مراسم ؟ چه طوریه این مراسم ؟
شاهد – حالا برسیم خودت میبینی . چون مختص خانواده منه

چیزیه که تاحالا ندیدی . من از این مراسم متنفرم ولی مجبورم

تحملش کنم . ایلیا بودن یه سری مزیت داره یه سری محدودیت و

مسئولیت !



پرنیان

پریسان

امضای کاربر :
هر موقعيتي چه خوب يا بد، گذرا است...
شکرگزار باش؛
شايد بدترين شرايط زندگي تو براي ديگران آرزو باشد...
دوشنبه 15 آبان 1391 - 18:52
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از ali1405 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: saba /
ali1405 آفلاین


فعال
ارسال‌ها : 257
عضویت: 2 /7 /1390
محل زندگی: نصف جهان
تشکرها : 61
تشکر شده : 141
پاسخ : 226 RE رمان های عاشقانه
تسخیر زندگی
نویسنده:sevin jooni (سوین زمانی)


خلاصه این داستان: یک دختر شاد و شیطون... یک روز یک فیلمی میبینه که توش دختره توسط یک روح خبیث تسخیر میشه... البته تقصیر خود دختره بوده.... بعد این دختر شیطون ما هم این فیلمه روش تاثیر میذاره... اما فراموش میکنه تا وقتی که با مامانش دعواش میشه و دوست داره از مامانش انتقام بگیره...اون کاری رو میکنه که اون دختر تو فیلم کرد... (نمیگم چه کاری... رمانو بخونین خوووووو) و بعدشم توسط یک روح خبیث تسخیر میشه... البته آسونم نبوده... که در این بین با یک پسر آشنا میشه... یک پسر خیلی عجیب... که انگار یک واسطس... یک واسطه برای خارج کردن روح خبیث از بدن این دختر..


پرنیان

پریسان

امضای کاربر :
هر موقعيتي چه خوب يا بد، گذرا است...
شکرگزار باش؛
شايد بدترين شرايط زندگي تو براي ديگران آرزو باشد...
چهارشنبه 17 آبان 1391 - 19:33
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 2 کاربر از ali1405 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: saba / elililili /
dokhtarebahar262 آفلاین



ارسال‌ها : 2
عضویت: 8 /8 /1391

تشکر شده : 1
پاسخ : 227 RE رمان های عاشقانه
لطفا نسخه پرنیان این کتابارو بذارید....ممنووووووووووون

پنجشنبه 18 آبان 1391 - 18:45
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از dokhtarebahar262 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: elililili /
ali1405 آفلاین


فعال
ارسال‌ها : 257
عضویت: 2 /7 /1390
محل زندگی: نصف جهان
تشکرها : 61
تشکر شده : 141
پاسخ : 228 RE رمان های عاشقانه
انتقام شیرین
نویسنده:Sh!vA

خلاصه
مهرشید دختریه از جنس خود ما . درد رو با تمام وجودش لمس کرده . پدرش رو از دست داده .و چون نمیتونه ثابت کنه این حادثه یک تصادف نبوده خودش دست به کار میشه و به دنبال انتقامش وارد خونه ای می شه که سرونوشتشو عوض میکنه . اون خونه ، خونه ی ضارب پدرشه و می فهمه از رقبای سرسختش هم هست .
باید مدارک رو پیدا کنه تا بتونه کارخونه رو نجات بده . همه جوانب رو سنجیده بود الا یکی ! عشق !



پرنیان

پریسان

امضای کاربر :
هر موقعيتي چه خوب يا بد، گذرا است...
شکرگزار باش؛
شايد بدترين شرايط زندگي تو براي ديگران آرزو باشد...
جمعه 19 آبان 1391 - 13:05
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
ali1405 آفلاین


فعال
ارسال‌ها : 257
عضویت: 2 /7 /1390
محل زندگی: نصف جهان
تشکرها : 61
تشکر شده : 141
پاسخ : 229 RE رمان های عاشقانه
دلی عاشق ولی همراه با کینه

نویسنده:hanihe


خلاصه:
راجب به دختری است به نام لعیا که برای کنکور میخواند..تا اینکه برادرش با برادر دوستش شراکت میکند و.......


پرنیان

پریسان

امضای کاربر :
هر موقعيتي چه خوب يا بد، گذرا است...
شکرگزار باش؛
شايد بدترين شرايط زندگي تو براي ديگران آرزو باشد...
شنبه 20 آبان 1391 - 19:26
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 2 کاربر از ali1405 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: saba / maryamgol /
yasifatemeh820 آفلاین



ارسال‌ها : 1
عضویت: 13 /7 /1391
سن: 33
تشکرها : 1

پاسخ : 230 RE رمان های عاشقانه




سلام یاس خوشحالم که همناممی.راستش الآن ایمیلتو دیدملطفارمانهای اندروید بیشتر بزار

یکشنبه 21 آبان 1391 - 00:44
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
ali1405 آفلاین


فعال
ارسال‌ها : 257
عضویت: 2 /7 /1390
محل زندگی: نصف جهان
تشکرها : 61
تشکر شده : 141
پاسخ : 231 RE دلی عاشق ولی همراه با کینه
دلی عاشق ولی همراه با کینه

نویسنده:hanihe



خلاصه:
راجب به دختری است به نام لعیا که برای کنکور میخواند..تا اینکه برادرش با برادر دوستش شراکت میکند و.......


دانلود در قالب کتابچه جاوا:

دانلود در قالب آندروید:

دانلود در قالب ای پاب:


امضای کاربر :
هر موقعيتي چه خوب يا بد، گذرا است...
شکرگزار باش؛
شايد بدترين شرايط زندگي تو براي ديگران آرزو باشد...
یکشنبه 21 آبان 1391 - 19:47
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
ali1405 آفلاین


فعال
ارسال‌ها : 257
عضویت: 2 /7 /1390
محل زندگی: نصف جهان
تشکرها : 61
تشکر شده : 141
پاسخ : 232 RE رمان های عاشقانه
سردار بی ادعا


نویسنده: فرهاد تنها


خلاصه رمان :
مجید در خونواده ای پولدار بدنیا آمده و در رفاه و آسایش بزرگ شده است . جهت ادامه تحصیل به آمریکا می رود و در دانشگاه MIT درس می خواند اما با شروع جنگ به ایران باز می گردد و بصورت داوطلبانه به جبهه می رود . بخاطر لیاقت و استعداد خارق العاده ای که از خود بروز می دهد پیشرفت کرده و فرمانده ارشد می شود و ...

مقدمه :

“دیروز از هرچه بود گذشتیم امروز ازهرچه بودیم گذشتیم!
انجا پشت خاکریز بودیم و اینجا درپناه میز!
دیروز دنبال گمنامی بودیم و امروز مواظبیم ناممان گم نشود!
جبهه بوی ایمان می داد و امروز ایمانمان بومی دهد
انجا درب اتاقمان می نوشتیم یا حسین فرماندهی از ان توست
الان می نویسیم بدون هماهنگی وارد نشوید

قسمتی از وصیت نامه شهید شوشتری

براستی یاد و خاطره آن دلاورمردانی که جان خود را فدای میهن کردند همیشه در ذهن ها باقی خواهد ماند . جوانان غیوری که از همه چیز خود گذشتند تا ایران همیشه ایران بماند . ایران سرزمین آریایی که همیشه سرفراز بوده و هست .




دانلود در قالب کتابچه جاوا:

دانلود در قالب آندروید:

دانلود در قالب ای پاب:

امضای کاربر :
هر موقعيتي چه خوب يا بد، گذرا است...
شکرگزار باش؛
شايد بدترين شرايط زندگي تو براي ديگران آرزو باشد...
سه شنبه 23 آبان 1391 - 19:42
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
saba آفلاین


نیمه فعال
ارسال‌ها : 38
عضویت: 16 /2 /1391
تشکرها : 86
تشکر شده : 47
پاسخ : 233 RE ابروی من,قربانی هوس
ابروی من,قربانی هوس
نویسنده:مهلا *~MoonGirl~* و sahar97



پرنیان

پریسان

امضای کاربر : یکرنگ که باشی خسته می شوند از رنگ تکراریت ایـن روزهـا دوره ی رنگین کمان هاسـت
پنجشنبه 25 آبان 1391 - 19:48
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از saba به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: ali1405 /
ارسال پاسخ



برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


پرش به انجمن :