سردار بی ادعا
نویسنده: فرهاد تنها
خلاصه رمان :
مجید در خونواده ای پولدار بدنیا آمده و در رفاه و آسایش بزرگ شده است . جهت ادامه تحصیل به آمریکا می رود و در دانشگاه MIT درس می خواند اما با شروع جنگ به ایران باز می گردد و بصورت داوطلبانه به جبهه می رود . بخاطر لیاقت و استعداد خارق العاده ای که از خود بروز می دهد پیشرفت کرده و فرمانده ارشد می شود و ...
مقدمه :
“دیروز از هرچه بود گذشتیم امروز ازهرچه بودیم گذشتیم!
انجا پشت خاکریز بودیم و اینجا درپناه میز!
دیروز دنبال گمنامی بودیم و امروز مواظبیم ناممان گم نشود!
جبهه بوی ایمان می داد و امروز ایمانمان بومی دهد
انجا درب اتاقمان می نوشتیم یا حسین فرماندهی از ان توست
الان می نویسیم بدون هماهنگی وارد نشوید
قسمتی از وصیت نامه شهید شوشتری
براستی یاد و خاطره آن دلاورمردانی که جان خود را فدای میهن کردند همیشه در ذهن ها باقی خواهد ماند . جوانان غیوری که از همه چیز خود گذشتند تا ایران همیشه ایران بماند . ایران سرزمین آریایی که همیشه سرفراز بوده و هست .