زمان جاری : یکشنبه 10 تیر 1403 - 11:40 قبل از ظهر
نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم



ارسال پاسخ
saba آفلاین


نیمه فعال
ارسال‌ها : 38
عضویت: 16 /2 /1391
تشکرها : 86
تشکر شده : 47
پاسخ : 290 RE رمان هردوباختیم( اندروید,کتابچه,ایپوپ)
هـــر دوباختیــــم

نویســــنده:A.sahar




خلاصه از زبان نویسنده
:


ترنم به علت بیماری پدرش مجبور می شه اختیارات شرکت مهندسی
پدرش رو به دست بگیره و خودش اونجا رو اداره کنه. برای جذب نیروی جدید اقدام می کنه
و فقط یکی نظرش رو جلب می کنه.. اون شخص هم رادین تابشه.
اما این اقا رادین بدون
ماجرا نیست.. مجبور شده به این شرکت بیاد. ترنم اصلا از رادین خوشش نمیاد و همین
جنجالی رو بین اونا راه می ندازه که خوندنی و جالبه.







امضای کاربر : یکرنگ که باشی خسته می شوند از رنگ تکراریت ایـن روزهـا دوره ی رنگین کمان هاسـت
سه شنبه 01 اسفند 1391 - 16:04
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از saba به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: ali1405 /
saba آفلاین


نیمه فعال
ارسال‌ها : 38
عضویت: 16 /2 /1391
تشکرها : 86
تشکر شده : 47
پاسخ : 291 RE رمان جرات یاحقیقت؟!!( اندروید,کتابچه,ایپوپ)
جرات یا حقیقت ؟!

نویسنده : nafas_me






خلاصه از زبان نویسنده :

دختری به اسمِ الناز از خانواده ای معمولی با دغدغه هایِ یک زندگیه عادی...سرِ یک دنده بودن، در یک بازیه کودکانه راهی رو انتخاب میکنه که توش علامت سوال زیاد هست....






امضای کاربر : یکرنگ که باشی خسته می شوند از رنگ تکراریت ایـن روزهـا دوره ی رنگین کمان هاسـت
سه شنبه 01 اسفند 1391 - 16:04
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از saba به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: ali1405 /
saba آفلاین


نیمه فعال
ارسال‌ها : 38
عضویت: 16 /2 /1391
تشکرها : 86
تشکر شده : 47
پاسخ : 292 RE رمان بی قرارم کن
بی قــــــرارم کــــــن

نویســــنده : مهــــــرنوش




خلاصه از زبان نویسنده
:

رمان بی قرارم كن ، درباره تولد عشقی اس در ميان دروغ
نيرنگها . سرگذشت زندگيه دختری به نام آهو. دختر جوانی كه روزگار براش سرنوشت سختي
رو رقم ميزنه . بخاطر رفتار نامناسبي كه پدرش هميشه با مادرش داشته از مردها بيزار
بوده .مخصوصا كه متوجه ميشه پدرش زن ديگه اي هم اختيار كرده. اما چرخش گردون زندگي
ميچرخه و ميچرخه تا همين تنفر جاش رو به عشق ميده و ناخواسته آهو رو در برابر عشق
به زانو در مياره اما از اونجايی كه چرخون زندگي ساكن نيست .... .








امضای کاربر : یکرنگ که باشی خسته می شوند از رنگ تکراریت ایـن روزهـا دوره ی رنگین کمان هاسـت
جمعه 04 اسفند 1391 - 12:40
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از saba به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: ali1405 /
saba آفلاین


نیمه فعال
ارسال‌ها : 38
عضویت: 16 /2 /1391
تشکرها : 86
تشکر شده : 47
پاسخ : 293 RE رمان هیراد( اندروید,کتابچه,ایپوپ)
هیــــــراد
نویســـــنده : سیاوش 68 (AMOO)






خلاصه از زبان نویسنده:

هیراد دندونپزشکی 30 ساله هستش که پای چوبه دار شروع به مرور زندگیشه و
اتفاقاتی میشه که اون رو به این نقطه رسوندن...از کودکیش و مادری که اون رو
توی سرمای زمستان پشت در یک خونه ول میکنه...پیشنهاد ازدواجی که بهش داده
میشه...نجات دختری که قصد خودکشی داشته و دختری که به دروغ هیراد رو دوست
پسرش معرفی می کنه و هیراد مجبور به ازدواج باهاش میشه اما بعد از ازدواج
متوجه رازهایی میشه که در زندگی اون دختر میشه و همین رازها بودن که اون رو
به این نقطه رسوندن...و کلی اتفاق دیگه.


خلاصه اگه دنبال یه رمانی که تا آخرش نتونی حدس بزنی قراره چی بشه حتما این رمان رو بخون.











امضای کاربر : یکرنگ که باشی خسته می شوند از رنگ تکراریت ایـن روزهـا دوره ی رنگین کمان هاسـت
جمعه 04 اسفند 1391 - 15:35
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از saba به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: ali1405 /
saba آفلاین


نیمه فعال
ارسال‌ها : 38
عضویت: 16 /2 /1391
تشکرها : 86
تشکر شده : 47
پاسخ : 294 RE رمان پژواک یک آوین( اندروید,کتابچه,ایپوپ)
پژواکـــــ یک آویـــــن

نویســـــنده : a2saw.p





خلاصه از زبان نویسنده :

درباره ی دختریه که چندین ساله تو آمریکا زندگی می کنه....تا این که پدرش
میمیره و اون بر می گرده ایران.....از اون جایی هم که پدرش ورشکست شده و
تمام دارایی شونو از دست دادن دختره مجبور می شه کار کنه.....حالا کیه که
به یه دختر نوزده ساله کار بده........










امضای کاربر : یکرنگ که باشی خسته می شوند از رنگ تکراریت ایـن روزهـا دوره ی رنگین کمان هاسـت
جمعه 04 اسفند 1391 - 16:25
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از saba به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: ali1405 /
ali1405 آفلاین


فعال
ارسال‌ها : 257
عضویت: 2 /7 /1390
محل زندگی: نصف جهان
تشکرها : 61
تشکر شده : 141
پاسخ : 295 RE
من نمی ترسم
نویسنده: !rara!

خلاصه
از زبان نویسنده:

خلاصه:ن......آیا اون کیه....یه انسان؟....یه شبح؟؟؟...یا یه موجود فرا زمینی؟؟.....هیچکی نمیدونه ....اما دختر قصه ما بلاخره میفهمه اون کیه......اما کی و چه وقتشو خودتون بخونید دیگه...

دانلود پرنیان


دانلود پریسان

امضای کاربر :
هر موقعيتي چه خوب يا بد، گذرا است...
شکرگزار باش؛
شايد بدترين شرايط زندگي تو براي ديگران آرزو باشد...
شنبه 05 اسفند 1391 - 20:11
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
ali1405 آفلاین


فعال
ارسال‌ها : 257
عضویت: 2 /7 /1390
محل زندگی: نصف جهان
تشکرها : 61
تشکر شده : 141
پاسخ : 296 RE
خورشید ایران
نویسنده :رضوان عزیزی




خلاصه از زبان نویسنده:
دکتر بیژن آریامهر جراح معروف که 14 سال آمریکا درس خونده و زندگی کرده. با پسرش شهاب زندگی می کنه. بعد از سال ها که از همسرش جدا شده با بازگشت همسر سابقش به ایران اتفاقاتی براش میفته که....

دانلود پرنیان


دانلود پریسان


منبع

امضای کاربر :
هر موقعيتي چه خوب يا بد، گذرا است...
شکرگزار باش؛
شايد بدترين شرايط زندگي تو براي ديگران آرزو باشد...
پنجشنبه 17 اسفند 1391 - 20:25
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
ali1405 آفلاین


فعال
ارسال‌ها : 257
عضویت: 2 /7 /1390
محل زندگی: نصف جهان
تشکرها : 61
تشکر شده : 141
پاسخ : 297 RE رمان های عاشقانه
منم ، طهورا !
نویسنده: mansi1982





منم طهورا دختر اریایی نسلی از کوروش کبیر اماده ام برای............ انتقام
انتقام خون پدر انتقام خون مادر و انتقام خون برادر
چشمامو برای چند ثانیه روی هم می زارم باید تمرکز داشته باشم لنز دوربین قناصه را تنظیم می کنم
حالا مورد تو تیر راس منه یاد حرف پدر م می افتم که می گفت
طهورا ....یه قناصه زن قبل از شلیک یه نفس عمیق بدون بازدم می کشه به هیچ چیز فکر نمی کنه
چون فکرت که درگیر باشه دستات می لرزه
پس نفسمو تو سینه ام حبس می کنم فکرمو ازاد می کنم ازاده .....ازاد دستم رو ماشه است
نمی لرزه حال وقتشه 3...2..1....... بنـــــگ
هدف افتاد .........


دانلود پرنیان

دانلود پریسان

امضای کاربر :
هر موقعيتي چه خوب يا بد، گذرا است...
شکرگزار باش؛
شايد بدترين شرايط زندگي تو براي ديگران آرزو باشد...
دوشنبه 28 اسفند 1391 - 13:56
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
maryamgol آفلاین



ارسال‌ها : 1
عضویت: 8 /7 /1391
تشکرها : 14

پاسخ : 298 RE رمان های عاشقانه
سلام ..اول این که چرا این قدر دیر جدیدا کتاب میذارین ؟ بعدم چرا یه سریا تو این صفحه لینک ندارن ؟ مرسی

سه شنبه 29 اسفند 1391 - 22:30
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
saba آفلاین


نیمه فعال
ارسال‌ها : 38
عضویت: 16 /2 /1391
تشکرها : 86
تشکر شده : 47
پاسخ : 299 RE رمان منم طهورا( اندروید,کتابچه,ایپوپ)
منم ، طهورا !
نویسنده: mansi1982





منم طهورا دختر اریایی نسلی از کوروش کبیر اماده ام برای............ انتقام
انتقام خون پدر انتقام خون مادر و انتقام خون برادر
چشمامو برای چند ثانیه روی هم می زارم باید تمرکز داشته باشم لنز دوربین قناصه را تنظیم می کنم
حالا مورد تو تیر راس منه یاد حرف پدر م می افتم که می گفت
طهورا ....یه قناصه زن قبل از شلیک یه نفس عمیق بدون بازدم می کشه به هیچ چیز فکر نمی کنه
چون فکرت که درگیر باشه دستات می لرزه
پس نفسمو تو سینه ام حبس می کنم فکرمو ازاد می کنم ازاده .....ازاد دستم رو ماشه است
نمی لرزه حال وقتشه 3...2..1....... بنـــــگ
هدف افتاد .........



دانلود اندروید

دانلود ایپوپ

دانلودکتابچه جاوا

امضای کاربر : یکرنگ که باشی خسته می شوند از رنگ تکراریت ایـن روزهـا دوره ی رنگین کمان هاسـت
پنجشنبه 01 فروردین 1392 - 12:08
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از saba به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: ali1405 /
ارسال پاسخ



برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


پرش به انجمن :