زمان جاری : شنبه 23 تیر 1403 - 4:22 قبل از ظهر
ali1405
فعال
ارسالها : 257
عضویت: 2 /7 /1390
محل زندگی: نصف جهان
تشکرها : 61
تشکر شده : 141
|
پاسخ : 149 RE رمان های عاشقانه
نام کتاب: افسانه نویسنده: فرخزاد، اعظم، 1338 ناشر: پگاه چاپ اول: 1388 هـ . ش . تهران صفحات: 310 بهزاد خندید و افسانه را به خود نزدیک ترکرد. - کسی جز خودم سرنوشت ساز زندگی من نیست. مادرم ازچشم های تو خیلی خوشش میاد. میگه مهربونی درونش موج می زنه. قانع کننده نیست افسانه؟ بذارکارهارو همین امروز تموم کنیم. افسانه از او دور شد و از تپه شروع به بالا رفتن کرد. بهزاد نیزبه دنبالشرفت. ![](http://up.98ia.com/images/kmlqne8lybe3q9g5d91w_thumb.jpg)
پرنیان پریسان
امضای کاربر : هر موقعيتي چه خوب يا بد، گذرا است...
شکرگزار باش؛
شايد بدترين شرايط زندگي تو براي ديگران آرزو باشد...
|
|
جمعه 17 شهریور 1391 - 18:10 |
|